معلمان یکی از اقشار سختکوش جامعه هستند و بنا بر پایه تحصیلی که به آن مشغول هستند، سختی‌های زیادی را به صورت مضاعف با دانش آموزان تجربه خواهند کرد. اما همیشه و در هر جایی از شرایط خود ابراز رضایت و خرسندی دارند و این سختی‎ها را شیرین می‎دانند. این افراد از حقوق و مزایای خوبی برخوردار هستند و در سه ماه از سال هم که مدارس تعطیل می‎باشد این افراد از حقوق خود برخوردار هستند. به همین دلیل همه افراد جامعه دوست دارند تا به هر نحوی در آزمون‎های استخدامی آموزش و پرورش شرکت داشته باشند و از حقوق و مزایای معلمان بهره مند شوند.

معلمان حق‎التدریس و عشق به کار

اما فارغ از معلمان باید به فکر عده‎ای دیگر که واقعا بدون چشم داشت در حال تلاش هستند و به هر نحوی سعی در نگه داشتن کار خود هستند، باشیم. این افراد همان قشر بسیار سختکوش و زحمتکش معلمان حق‎التدریسی می‎باشند. این معلمان حق‎التدریسی در واقع از آن حقوق و مزایایی که همه بیکاران آرزویش را دارند برخوردار نیستند، اما با عشق به کار در حال تلاش هستند تا حداقل بیکار نباشند.

معلمان حق‎التدریسی کمتر پشتوانه و امیدی برای ادامه کار دارند و اغلب آنها در مدارس غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند. این افراد در حقیقت نباید دل به کار خود ببندند و همواره باید از یک شغل دوم هم استفاده کنند تا در زمان بیکاری شغل معلمی، بی پول نمانند.

بیمه حق‎التدریسان

این افراد هم همانند معلم‎های استخدام شده همواره تلاش کردند تا بتوانند شغلی را دست و پا کنند و از علم خود نهایت بهره را ببرند و به دیگران هم آموزش دهند. اما حقوق‎های بسیار کم و همچنین نداشتن بیمه انگیزه را برای کار گرفته است.

معلمان حق التدریسی و مشکلات این شغل

افزایش جمعیت، تقاضا و نیاز را برای استفاده از مدارس بالا می‎برد. جامعه‌ای که روز به روز در حال پیشرفت می‌باشد نمی‌تواند به همان شیوه قبلی تدریس را بیاموزد و در نهایت هیچ عکس العملی را نسبت به آنچه در جامعه می‌گذرد از خود منعکس نکند. باید تجهیزات مدرسه و شیوه‎های نوینی را برای آموزش خود استفاده کنیم تا در نهایت بتوانیم از آموزش خوب و همگام با جامعه استفاده نماییم.

برخورداری از امکانات، حق همه حق‎التدریسان

در صورتی که هریک از دانش آموزان به شیوه‌ای متفاوت آموزش ببینند، در زمان کنکور و دانشگاه چنین ضعف‌هایی خودنمایی خواهند کرد و بجز خجالت دانش آموز هیچ پیامد دیگری ندارد. بنابراین تمام مسئولان آموزش و پرورش در شرف ایجاد مدارس غیرانتفاعی خوب و هوشمند هستند. همچنین با تجهیز کردن مدارس در حقیقت شیوه تدریس را هم الکترونیکی کرده‎اند و به نوعی تغییرات محسوسی را پدید آورده‌اند. فرقی ندارد مدارس دولتی باشند یا غیر انتفاعی همه آنها نیاز دارند تا معلمان حق‎التدریسی خوبی را در خود داشته باشند.

معلمان حق التدریسی در حقیقت همان دانشجوهای قدیمی هستند که در رشته‎های مختلف فیزیک، شیمی، ریاضی، زیست و . . . تحصیل کرده‌‎اند. برخی از آنها کارشناسی و برخی دیگر هم مدرک ارشد دارند. اما با این حال به علت گریز از بیکاری به این حقوق کم و بدون مزایای معلمی راضی هستند. البته شاید به ظاهر راضی باشند اما قطعا از درون نه.

با اینکه مسئولان ادعا دارند مدارس دولتی و معلمان آنها درصد زیادی از مشکلات آموزش و پرورش را حل کرده، اما کاری برای آنها انجام نداده‎اند و از ساده‎ترین حق آنها که بیمه می‎باشد هم رد شده‎اند. در حقیقت حق که باید توسط کارفرما پرداخت گردد در صورت لزوم توسط خود معلمان حق‎التدریسی پرداخت شده و همه حقوق آنها برای بیمه می‎رود. حتی در استخدامی‌ها هم از نظر حق التدریسی برای این افراد که سالها عمر خود را در این راه صرف کرده‎اند هیچ تخیف و مزایایی در نظر گرفته نمی‎شود. متأسفانه این افراد به دلیل نیاز کاری خود از شکایت کردن علیه سیستم کنونی منصرف شده‎اند. زیرا می‎دانند که قانونی برای حمایت از آنها وجود ندارد و تنها خود ضرر می‎بینند.