حادثه معدن یورت در آذرشهر گلستان، حادثهای دیگر بود که همچون پلاسکو بسیاری از خانوادهها و همچنین ملت ایران را داغدار نمود. ریزش معدن موجب شد تا تعداد زیادی از معدنچیان داخل آن جان به جان آفرین تسلیم نمایند. معدن یورت میتواند یک موضوع دیگر برای توجه بیشتر به ایمنی کار و همچنین بیمه مسئولیت باشد. بیمهای که میتواند حداقل خانوادههای این افراد را از مشکلات مختلف تا حدودی رها کند.
گفتنی است که گویا کارفرمای مربوطه، این موارد را رعایت نکرده و موجب این اتفاق شده است. تمامی نگاهها هم اکنون به سوی او است، زیرا دادن بیمه کارگری و همچنین فراهم کردن ایمنی کار و تجهیزاتی که مورد نیاز است میتواند در روند کار همچنین مؤثر بودن آن بسیار اثرگذار باشد.
پیشگیری که از آن غفلت شد!
حتی اگر وی تنها یک سری لباس و تجهیزات لازم ایمنی را برای کارگران خود تهیه مینمود شاید همه تقصیرات بر گردن او انداخته نمیشد. اما وی از این کار هم شانه خالی کرده است. تا زمانی که معدن یورت و چنین نابسامانیهایی وجود دارد، چنین اتفاقاتی هم همیشه رخ خواهد داد. بیمه کشور به جد پیگیر پرداخت بیمه این کارگران میباشد. زیرا در حق آنان بسیار کوتاهی شده که باید حتما پیگیری شود.
باید برای این معدن از سوی کارشناسان مربوطه بازرسیهایی صورت گیرد. اما به دلیل آنکه کارفرما بیمهای را رد نمیکرد، این کار هم به صورت کاملا اشتباه انجام شد و بازرسی صورت نگرفت تا با خطرات کار بیشتر آشنا شوند. اگر بازرسی انجام میشد مطمئنا تا زمانی که معدن یورت برای کار کردن امن نبود اجازه کار داده نمیشد. زیرا اگر این اتفاق رخ میداد امروز بازرسی که معدن یورت را برای کار ایمن دانسته هم باید مجازات میشد.
شوراهایی برای احقاق حقوق
در بسیاری از پروژهها کارفرمایان حق کارگران را میخورند همچون معدن یورت در این رابطه باید افرادی دانا و کاربلد از سوی کارگران انتخاب شوند تا بتوانند با استفاده از قانون به حق خود برسند . چنین شوراهایی وجود دارند اما به دلیل مشکلاتی که هر یک در صحبت کردن دارند بین کارگر و کارفرما اختلافاتی پیش میآید که نیاز به جدا کردن دارد. اما اگر چنین شوراهای بر اساس قانون خود پیش برود و همه چیز اصولی باشد مسلما حق کارگر احقاق خواهد شد.
بیمهها و بازرسان مربوطه هم نقشی مهم در این روند دارند و باید به صورت مرتب پیگیر شوند تا ببیند که آیا واقعا این کارگر بیمه خود را دریافت میکند یا این که به صورت توافقی با کارفرما از حق خود گذشته است. بازرسان هم باید آنقدر به خود و کاری که انجام میدهند اعتقاد داشته باشند تا آنچه حق کارگران است را به آنها برساند. همچنین برخی از مواقع که بازرسان ایمنی کارگاهها و معدن و . . . مراجعه میکنند، اگر در خصوص ایمنی کارگاهها چندین بار تذکر داده شده اما اهمیتی به این موضوع ندادهاند باید درب کارگاه و . . . را پلمپ کنند، تا این غفلت از کار در دادگاه و در جلوی قاضی توضیح داده شود.
اما از همین کار هم برخی از بازرسان میترسند، زیرا ممکن است بعدها به دلایل گوناگون از سوی نظر افراد مختلفی که این کارگاهها را راه انداخته بودند، مشکلاتی برای این بازرس رخ دهد و حتی به اخراج او از کار منجر شود. پس باید تمهیداتی نیز در این زمینه صورت گیرد تا چنین ترسهایی از بین برود.